به لط� سارقین محترم به سلامتی از صبح شنبه تا بعدازظهر امروزبه خاطر یک �قره چک ناقابل اسیر بانک و آگاهی و کلانتری و دادسرا و دادگستری بودم... اه اه اه اه ء اه اه اه اه ....
مشکل من که شکر خدا چیزی نبود.�قط کلی اعصاب خردکنی و دوندگی و وقت تل� کنی داشت. وسط اونهمه آدم گر�تاراحساس شرمندگی می کردم مثل یه بچه لوس ر�ته بودم بگم اجازه! ببخشید ها ! چکمونو گم کردیم...
مردم چقدر گر�تارند... چهار ستون بدن آدم می لرزه.اونم من با این روح لطی�!!!...انگار همه چیز مرتب شده که ازهمه چیزعاصی و گریزونم کنه!! یک خانم جوان بچه و شوهردار که به خاطر مزاحمت تل�نی ازش شکایت شده بود خیلی مورد بی بدیلی بود ... جاتون خالی...
از یک طر� هم همش یاد یک دوست شری� ط�لکی که یک گر�تاری ناخواسته داشت و مدتی اسیر این مراسمات بود ا�تادم.ط�لکی خودش و بقیه چقدر اعصاب ازشون ر�ته...
راستش کلی هم خدا رو شکر کردم که به قول دوست تازه دامادمون پاسپورت و شناسنامه و بقیه بند و بساط رو نبردند. از تصور میزان دردسرها و سرکو�ت هاش از وحشت به خودم لرزیدم. به هر حال قسمته منه که برم... با سپاس از کلیه آشپزهای محترم که با عرض شرمندگی از گذشتگان و ادیبان و بزرگانء علیرغم تعدد آشپزء آشی پختند که نه شور بود و نه بی نمک و ظاهراً از مزه و طعم و جا ا�تادگی هواخواهان و طر�داران بسیاری هم داردو سرش هم دعواست.
نتیجه منطقی : من خیلی بی سلیقه و بی عقل و واپسگرا و معتقد به ضرب المثلهای گذشتگان و خرا�اتی هستم و ایضاً بسیار قدر نشناس و بی چشم و رو که قدر این آش و آشپز های محترم را نمی دانم.
ظاهراً در میان ضرب المثل های آشی سازندگان ضرب المثل "آش کشک خاله ته بخوری پاته نخوری پاته"ازدانش عملی ییشتری برخوردار بوده اند.