Ùˆ ØØ§Ù„ا در آستانه رÙ�تن با Ø¢ÙˆØ§Ø±Ù„ØØ¸Ù‡ ها بر جای مانده ام . چقدردم های Ù�رو خورده داشته ام Ø¡ چقدر Ù„ØØ¸Ù‡ ها از من گذشته اند .چقدر در Ù„ØØ¸Ù‡ ها مانده ام چقدر از زندگی جا مانده ام..............
بعضی Ù„ØØ¸Ù‡ های زندگی هر کدام به اندازه یک عمر Ù…ÛŒ ارزند. مثل Ù„ØØ¸Ù‡ های تولد یک دوستی Ø¡ مثل Ù„ØØ¸Ù‡ های Ù�رو نشستن آتش یک سو تÙ�اهم Ø¡ مثل Ù„ØØ¸Ù‡ های انتخاب بین دیدن Ùˆ ندیدن Ø¡ بین خوب بودن Ùˆ خوب نبودن Ø¡ بین باید ها Ùˆ نباید ها Ø¡ بین شاید ها Ùˆ نشاید ها Ø¡ بین نماندن Ùˆ رÙ�تن Ø¡ ماندن Ùˆ نرÙ�تن......
Ù…ÛŒ توانم بسیار از این Ù„ØØ¸Ù‡ ها را بشمارم . ÙˆØØ´ØªÙ… Ù…ÛŒ گیرد از این عمرطولانی . شاید برای همین است Ú©Ù‡ این همه خسته ام Ùˆ این همه سنگین ....
ØØ§Ù„ا من ØØ±ÛŒÙ� Ù„ØØ¸Ù‡ ها بوده ام یا آنها ØØ±ÛŒÙ� من ؟؟؟؟؟ خدا Ù…ÛŒ داند ...رسیدن به این Ù„ØØ¸Ù‡ ها Ùˆ عبور از آنها خیلی اوقات ازتوان واراده من بیرون بوده است.
"خداوند شبان من است و من بره گمشده اویم" که هی خودم را گم می کنم بر جای می گذارم یا از خودم جا می مانم. و او همواره مرا در یا�ته و در می یابد.
"عجب صبری خدا دارد"
خدایا یک کهکشان ستاره سپاس...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home